اس ام اس های توپ باحالو ضد حال وعاشقانه ... خلاصه همه چی

 

 

 

با سیم ناز مژهات یه عمر گیتار میزنم /نگاهتو کوک نکنی من خودمو دار میزنم/چشات اگه رو پنجره طرح ستاره نزنن/دست خودم نیست دلمو به درو دیوار میزنم

 

 

اگه داخل اطاق تنگ و تاریکی نشستی که دیواراش خونیه یه وقت نترسیا ..... تو قلب منی .... دوست دارم

اون تویی… اونی که صورتم رو نوازش میکنه تویی... اونی که شبها لپم رو قرمز میکنه تویی... اونی که صداش تا صبح تو گوشمه تویی...ای پشه آخر یه روز می کشمت

با سکوتی تلخ درگیرم و میدانم اگر دیگر نیایی، در غروبی سرد وغمبارو پراز تردید می میرم امید بازگشت تو ، مرازنده نگه میدارد وآری تو می آیی! تومی آیی بهانه من، ومی دانم دوباره شاخه های خشک احساسم ، جوانه می زند، لبریز از عشق وشکوه وزندگی وباتوتمام لحظه های تلخ پاییزوزمستان را،تمام لحظه های بی توبودن را ، تمام خاطرات سردو بی روح نبودت را ، شبیه قاصدک دردستهای باد می اندازد ودیگر،به آن فصل پرازدلتنگی وسرما نیندیشد،

دیدی تا حالا اگر کسی رو دوست داشته باشی دلت نمیاد اذیتش کنی؟ دلت نمیاد شیشه دلش رو با سنگ زخم زبون بشکنی؟ دلت نمیاد ازش پیش خدا شکایت کنی حتی اگر بره و همه چیزو با خودش ببره... حتی اگر از اون فقط های های گریه ی شبانت بمونه و عطر اخرین نگاهش... حتی اگر بعد از رفتنش پیچک دلت به شاخه نازک تنهایی تکیه کنه دیدی؟هر گوشه و کنار شهر هر وقت کسی از کنارت رد میشه که بوی عطرش رو میده چه حالی میشی؟ بر میگردی و به اون رهگذر نگاه میکنی تا مطمئ

دخترها هر چقدر هم که با هم فرق داشته باشن تو یه چیزی مشترکن....اونم اینه که همشون میگن که با بقیه فرق دارن

 

خدا گفت : لیلی یک ماجراست. ماجرایی آکنده از من. ماجرایی که باید بسازیش. شیطان گفت: تنها یک اتفاق است بنشین تا بیفتد. آنها که حرف شیطان را باور کردند نشستند و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد. مجنون اما بلند شد رفت تا لیلی را بسازد. خدا گفت: لیلی درد است . درد زادنی نو. تولدی به دست خویشتن. شیطان گفت: آسودگی است . خیالی است خوش. خدا گفت: لیلی رفتن است. عبور است و رد شدن. شیطان گفت: ماندن است. فرو ریختن در خود. خدا گفت: لیلی جستجوست. لیلی نرسیدن است و بخشیدن.

 

کاش قلبم درد پنهانی نداشت چهره ام هرگز پریشانی نداشت کاش می شد دفتر تقدیر عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت کاش می شد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت

هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر

 

 

به خدا سوگند عشق معامله بدی است که در آن زندگی ات را به قیمت هیچ می بخشی و آخر سر هم چیزی به نام اعتماد را از تو می گیرند تا شاید خلاصت کنند، اما دریغ از جرعه ای رهایی

 

 

باز هم غصه ای در دل ما می جوشد باز یک خدا نگهدار در کنار دوستم ماه مارا میدید انگار اینک اما نباید پیش هم ما با شیم انک اما پس از یکی دو سال دوستیه نا قابل دیگر اما باید از هم جدا شویم دوستت دارم ای دوست که تا هر یادگاری دارم از توست

 

 

من نیم نگاه تورا باخودم بردم یکروزتورادیدم ویک عمرغمت خوردم نفرین به سادگی ام که بی دل تو. به یاد تو روح و جسم خود آزردم

 

شمع بزم شب تارم نشدی.مرحمی بردل زارم نشدی.بارقیبان همدل وپیمانه ای.مستی حال خمارم نشدی.دل اسیروتودوایی به خدا.لحظه ای تاب وقرارم نشدی.ماه هستی وبه رخ بسته نقاب.شمع بزم شب تارم نشدی

 

 

در همه جای زندگی همنفسم کسی نبود زمین دیار غربت است، از این دیار خسته ام (خسته ام ولی نمی خوام دل بکنم........افسوس

 

خدا اگه میونه این همه ادم بازم نوبت باختن من بود.چرا عاشق شدم؟ می خوام عاشقش بمونم. اگه حق ندارم که ارامش رو کنارش دوباره لمس کنم این حق رو دارم که عاشقش بمونم.بهم گفت تا کی می تونی دوستم داشته باشی؟ گفتم تا همیشه . گفت نمی تونی. ولی من هنوزم عاشقم

 

 

او گفت به لبه نزدیک شوید انها گفتند ما می ترسیم او گفت به لبه نزدیک شوید.انها نزدیک شدند.او انها را هل داد...انها پرواز کردند

 

تقدیر اگر نخواهد تو روبراه باشی تو روبراه باش و تقدیر را عوض کن

دیوانگی"ادامه دادن همان رفتار همیشگی و انتظار داشتن نتیجه ای متفاوت است

بازی زندگی اون نیست که تاس خوب بیاریم اینه که تاس بدروخوب بازی کنیم

 

 

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد

فراموش کن چیزی را که نمیتوانی به دست اوری.............و به دست اور چیزی را که نمیتوانی فراموش کنی

می دونی چرا رنگ غروب سرخه؟ چون خورشید وقتی می بینه من وتو با هم دوستیم آتیش می گیر

 

 

همه گویند که : تو عاشق اویی گر چه دانم همه کس عاشق اویند لیک می ترسم ، یارب نکند راست بگویند ؟

 

وقتی گلدون خونمون شکست !! پدرم گفت: قسمت این بود... مادرم گفت:هیف شد... خواهرم گفت: قشنگ بود... داداشم گفت : کاش دوتا داشتیم...... اما وقتی دل من شکست کسی به فکرش نبود

 

 

می شه بعضی ها رو مثل اشک از چشمات بندازی......اما نمی تونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بعضی ها ازچشمات جاری میشه

 

 

ای همه وجود من . ای کسی که پا گذاشتی رو قلب من . ای کسی که درو بستی به روی من. درو باز کن دستم مونده لای در

 

 

یادت می یاد گفتم بهت یه بت چه جوری میشکنه؟ حالا می خوام یادت بدم چی کار کنی که بشکنه وقتی یکی دل نداره یعنی محبت نداره وقتی یکی سنگ میشه یعنی لیاقت نداره گفتی بهش دوسش داری ولی چی شد آخر کار گذاشت و رفت بی واهمه شکست همه قول و قرار وقتی یکی میشه یه بت یعنی باید گذاشت کنار تمام اون قول و قرار تمام اون راز و نیاز بذار بره خیالی نیست یه روز میشه مثل خودت تازه می فهمه که یه بت چیکار با قلبا می کنه فقط کمی صبر می خواد تا ببینی آخر کار همون بت سنگیه ت

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

اس ام اس سر کاری sms

 

شتر ها 4 دسته هستند

1.

:شتری که در خواب بیند پنبه دانه

2.

شتری که با بارش گم میشه

3.

شتری که دره خونه همه می خوابه

4.

شتری که داره اس ام اس می خونه!

همه واسه دوستشون گل می فرستند،من موندم که واسه گلم چی بفرستم

@

(

)

(

)

(

)

.

با شما کاری نداشتم

...

فقط دارم کرم میریزم

1

دقه ایسته کن

.

حالا برو پایین

.

خواستم بگم خوب هستی،خوش هستی،در سلامتی کامل به سر میبری؟

::::::::::::::::

::::::::::::::::

::::::::o:::::::

::::::::::::::::

Huoo!

این میدونی چیه؟

عکس هوایی از همایش سالانه ی مونگلاست...دقت کنی جات خالیه

...!

ببخشید بد موقع مزاحم شدم،می خواستم قربونت برم،از کدوم طرف باید برم؟

میدونی پر بیننده ترین سایت تو ایران چه سایتیه؟

جواب:مشترک گرامی دسترسی به این سایت امکان پذیر نمی باشد

!

میدونم تا اس ام اس میاد دعا می کنی که من باشم،خواستم بگم که دعات مستجاب شد

تو را از سمیم غلب دوصت دارم...چیه؟مگه بی صوادا دل ندارن؟

من سر راه تو دامی از عشق پهن کردم اما تو به سرعت از کنار آن رد شدی و گفتی

Mig Mig!

نفهم

...

بی لیاقت

...

نامرد

...

به کسی میگن که قدر گلی مثل تورو ندونه

خر بالدار تا حالا دیدی؟

صد در صد نه،پس بی خیال

!

پرواز رو از سرت بیرون کن

 

 

 

 

 

!

گویند مرگ سخت است و سخت تر از مرگ، انتظار برای

SMS من!خیلی انتظار کشیدی؟آره؟

تورو به قیمت جوون/به همین یه لقمه نون/تورو به ماه آسمون به عاشقای بی نشون/تورو به حرمت چشات/به همه مقدسات/به حق حق شبونه هات/تورو به خدا قسم ات میدم جوراباتو بشور خفمون کردی

....!

گل خوشگلی رو پشت ویترین گل فروشی دیدم

.

!!!

خواستم برات بخرمش

.

.

به فروشنده گفتم اون گل چیه؟

.

گفت اون گل نیست آینه ست

><))):> <:)))>< ><))):> <:)))>< ><))):> <:)))>< ><))):> <:)))><

!

برات ماهی فرستادم تا بخوری و بفهمی که چیزای خوشمزه تر از علف هم وجود داره

!!!

میدونی چرا من هیچوقت صدقه نمیدم؟

چون میگن صدقه بلارو از آدم دور میکنه،طاقت دوریت رو ندارم بلا

بند تنبونتیم ولمون کنی هم ما میریم هم آبروت رو میبریم

 

---(+)------

o<-<

از غم دوریت بیهوش نشدم

دارم آفتاب میگیرم برنزه شم

تمام عاشقانی که چون شمع می شوزند تا آخر امسال گاز سوز می شوند

 

.

یاد اون روزها بخیر, دو تا دستامو می گرفتی و تو خیابونها با هم می چرخیدیم, تموم عشقت من بودم

...

امضا (فرغون

 

--------\--------<@

---------/-------<@

---------|-------<@

)

این سه شاخه گل مال تو هست عزیزم

اگه منو دوست داری همین الان گوشیتو

ببر بذار تو آب که خراب نشن

.........

امروز روز جهانیه خوشگلترین بهترین و مهربون ترین دوست دوست دنیاست. این روز به شما هیچ ربطی نداره

 

اگه اس ام اس جدید نداری لااقل عکستو بفرست تا کمی بخندیم

 

سیب، هلو، انار، موز، خیار، کیوی، انگور، گیلاس، آلبالو، زردآلو . این همه میوه تو چرا شکل شلغم شدی؟

 

!

اگر میدونستی که چقدر دستان سردم به گرمی دستات نیاز داره, هیچ وقت دستتو تو دماغت نمیکردی

با همه وجودم سرم رو روی شونه های مهربونت میزارم

و یواشکی دماغمو با لباست پاک می کنم

 

 

 

 

!

برو پایین خیلی باحاله

.

.

.

.

.

.

باحال باحال باحال باحال باحال باحال

باحال باحال باحال باحال باحال باحال

باحال باحال باحال باحال باحال باحال

باحال باحال باحال باحال باحال باحال

 

اگه از دوران مجردیت لذت نمیبری ازدواج کن اونوقت حتما از دوران مجردیت لذت میبری

آسمان را می نگرم تو را میبینم خورشید را می نگرم تو را میبینم ماه را می نگرم تو را میبینم خوب مسخره از جلوم برو کنار دیگه

!

خیلی بی معرفتی ! خیلی بد جنسی ! خیلی نامردی ! خیلی بی مرامی ! آخه نا لوطی ! من از روی چی توز باید بفهمم موتور خریدی؟

تو مثل خورشید هستی . می دونی چرا؟

چون با همون نگاه اولت می شد فهمید که از پشت کوه اومدی

هر گاه به چهره تو نگاه میکنم

به شوخ طبعی خدا پی می برم

اگر فکر می کنی کسی دوستت نداره

.

.

.

....

اگه فکر می کنی زشت هستی

.

.

.

....

اگه فکر می کنی همه از تو متنفرن

.

.

.

....

خوب حق داری

 

 

بقیه نوشته ها در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

سخنان بزرگان

سخنان بزرگان

حتما در زندگی باید استفاده کرد

 Www.Rizba.Blogsky.Com

 

همترین چیز بعد از حل کردن یک مسئله یافتن اندکی طنز در آن است فرنک آکلارک

 

دو گوش داریم ویک زبان ، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم. دیوژن

 

سخن گفتن به موقع و سکوت نمودن به موقع نشانه عقل است. سقراط

 

دانش انسان را از بلاها حفظ می کند . غررالحکم و دررالکلم

 

برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . اُرد بزرگ

 

شاد ماندن به هنگامیکه انسان در گیرودار کارهای ملال آور و پر مسئولیت است ، هنر کوچکی نیست. نیچه

 

همه می‌خواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند. تولستوی

 

چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار . فردوسی خردمند

 

راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش . اُرد بزرگ

مهم ترین نکته این است: در هر لحظه قادر باشیم آنچه را که هستیم به خاطر آنچه می توانیم بشویم قربانی کنیم . چارلز دیوبولیس

 

با مرگ هر دوست ... جزیی از وجود من نیز دفن میشود ... ولی سهم آنان در خوشیها و لذتهایم ، مرا وا میدارد تا در این دنیای فانی باقی بمانم . هلن کلر

 

فقط کارهای جسورانه به حساب می آیند . اسکاول شین

زندگی گره ای نیست که در جست و جوی گشودن آن باشیم. زندگی واقیتی است که باید آن را تجربه کرد . سورن کی یر کگارد

 

پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگاری از درستی نمی میرد . غزالی طوسی

 

خودت را بشناس اما به آن مبال . اُرد بزرگ

 

بدگمانی میان افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده‌دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت بهم آمیخته است بال‌فشانی می‌کند . فرانسیس بیکن

 

روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! . فردوسی خردمند

 

آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی . فردریش نیچه

 

آدمی که پول ندارد مانند کمانی است که تیر ندارد . فوللر

 

انسان ها به نسبت هر ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند عاقلند نه به نسبت تجاربی که اندوخته اند . برنارد شاو

 

انسان ها مانند خطوط انگشتان هیچ کدام به هم شبیه نیستند ادیسون

 

اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم . اُرد بزرگ

 

مردآن است که هر بار او را بیازمایند زودجوش بی غش تر از پیش ار بوته ی آزمون بیرون آید . رومن رولان

 

مرد اصیل اگر ذلیل بشود رذیل نمی شود . رومن رولان

 

مردان بزرگ همچون کوه اند که هر چه از آن ها دورتر می شویم عظمت آن ها بیشتر آشکار می گردد . لرد جوی

 

مردان بلند نام و با افتخار هرگز نمی میرند زیرا که گوهرشان قلوب نسل های آینده است . توسیدید

 

مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند . گوته

 

آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند . اُرد بزرگ

 

مرد خشمگین پر از زهر است و زندگی را زهرآگین می کند . کنفوسیوس

 

مرد عاقل کسی است که کم گوید و زیاد شنود . سقراط

 

مرد کامل آن است که دشمنان از او در امان زیست کنند نه آن که دوستان از او هراسان باشند . سقراط

 

علم از خطا مبراست و لکن علما همواره خطا می کنند. آناتول فرانس

 

علم بدون تکامل اخلاقی خطرناک و نابود کننده است . هالی تربون

 

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند . اُرد بزرگ

 

خوشبختی یعنی هماهنگی با حوادث روزگار . فلوبر

 

داشتن پشتکار ، تفاوت ظریف بین شکست و کامیابی است. سارنف

 

وقتی آنچه داریم می بخشیم ، آنچه نیازمند آنیم دریافت خواهیم کرد. لاوس

 

عاقل آنچه را که می داند ، نمی گوید ؛ ولی آنچه را که می گوید ، می داند. ارسطو

 

سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . اُرد بزرگ

 

باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن. ابوالعلا

 

بسیاری از افراد خوب موفقیت را می بینند. برای من موفقیت با تکرار خطا و درون بینی آن بدست می آید. در حقیقت موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از 99 در صد خطا حاصل شده است. سوشیرو هوندا

بقیه درادامه مطلب

ادامه مطلب ...

بخونین بد نیست

پس از زندگی که کردم و فکر می کردم آبرومندانه بود و زمان زیستن روی زمین برایم پایان یافته بود. اولین چیزی را که به یاد می آورم این بود که روی نیمکتی در اتاق انتظار نشسته بود ، اتاقی که فکر می کنم دادگاه بود. درها باز شدند و من به درون اتاق راهنمایی شدم تا پشت میز دفاع بنشینم.

به اطاف نگاه کردم و" شاکی" را دیدم او آدمی با نگاهای شرور بود که به من با خشم و غضب خیره شده بود به راستی او شرورترین کسی بود که تا به حال دیده بودم.
نشستم، به سمت چپ نگاه کردم، وکیلم را دیدم، مردی مهربان با نگاههای آرام بود که ظاهرش آنچنان آشنا بود که گویی او را می شناختم. درى در گوشه ی اتاق با حرکتى باز شد و قاضى در ردایی بلند ظاهر شد. حضورى پرهیبت داشت که به حق، سزاوارآن بود. هنگامى که در اتاق قدم میزد نمیتوانستم چشم از او بردارم.

لطفا برای خواندن بقیه متن به روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...